حرف های دلتنگی | ||
|
تا حالا شده دلت بگیره؟از دست غصه دق کنه بمیره؟
تا حالا شده که محتاج بشی؟حتی خدا هم دستتو نگیره؟
تا حالا شده یه روز بی خبر،عشقت بره بهونشو بگیری؟
بفهمی هر چی میگفت دروغ بود،کم بیاری دلت بخواد بمیری
تا حالا تنها یه جا نشستی؟بی صدا توی خودت شکستی؟
حس خجالت بشینه رو چهرت،از این که حس کنی اضافی هستی
تا حالا شده چیزی ببینی؟دلت بخواد کور بشی و نبینی؟
ای خدا ، زندگیم نقش بر آبه،حال قلب عاشقم بد جور خرابه
قسمت میدم که جونمو بگیری،زنده بودن واسه من عین عذابه
تو که از حال دلم با خبری،چرا گریه هام نداره اثری ؟
به چه جرمی ای خدا بگو به من،داری آبروی من رو میبری ؟
|
|
[ طراحي : تم باکس ] [ Weblog Themes By : TeMBoX.Tk ] |