حرف های دلتنگی
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

 

 
تا حالا شده دلت بگیره؟از دست غصه دق کنه بمیره؟
تا حالا شده که محتاج بشی؟حتی خدا هم دستتو نگیره؟
تا حالا شده یه روز بی خبر،عشقت بره بهونشو بگیری؟
بفهمی هر چی میگفت دروغ بود،کم بیاری دلت بخواد بمیری
تا حالا تنها یه جا نشستی؟بی صدا توی خودت شکستی؟
حس خجالت بشینه رو چهرت،از این که حس کنی اضافی هستی
تا حالا شده چیزی ببینی؟دلت بخواد کور بشی و نبینی؟
ای خدا ، زندگیم نقش بر آبه،حال قلب عاشقم بد جور خرابه
قسمت میدم که جونمو بگیری،زنده بودن واسه من عین عذابه
تو که از حال دلم با خبری،چرا گریه هام نداره اثری ؟
به چه جرمی ای خدا بگو به من،داری آبروی من رو میبری ؟
 
 
[ پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:شعر,کامران مولایی,متن آهنگ کامران مولایی, ] [ 22:53 ] [ لیلا ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به انتهای بودنم رسیده ام اما دیگر اشک نمیریزم، پنهان شده ام پشت لبخندی که درد می کند...
آرشیو مطالب
امکانات وب



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 909
بازدید ماه : 2034
بازدید کل : 151916
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1


Alternative content